معنی سامانه خورشیدی
حل جدول
منظومه شمسی
هشتمین سیاره سامانه خورشیدی
نپتون
سامانه
توده هوا
سیستم
بزرگترین قمر در سامانه خورشیدی
گانیمد
آخرین سیاره سامانه خورشیدی ما
نپتون
از سیارکهای بزرگ سامانه خورشیدی
سرس
خورشیدی
شمسی
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
جهاز، دستگاه، نظام، سیستم، الگو
لغت نامه دهخدا
خورشیدی. [خوَرْ / خُرْ] (اِخ) نام شاعری بوده است که بقول رشیدالدین وطواطدر حدائق السحر اشعار ذوبحرین منشوری ابوسعید احمدبن محمد سمرقندی را شرح کرده است. (یادداشت مؤلف).
خورشیدی. [خوَرْ / خُرْ] (ص نسبی) منسوب به خورشید:
بخورشیدی سریرش هست موصوف
بمه برکرده معروفیش معروف.
نظامی.
- سال خورشیدی، مقابل سال هجری. سالی که مدت آن سیصدوشصت وپنج روز و چند ساعت است.
|| (حامص) پرتوافکنی. (یادداشت مؤلف). || (اِ) گلهای تیره ٔ مخصوصی از گیاهان که در وسط آنها دایره ای از گلهای زرد و در کنارشان اشعه ای از گلهای رنگین است مانند گل آفتاب گردان. (دایرهالمعارف فارسی).
فرهنگ فارسی هوشیار
گیتیک خورشیدی
فارسی به ایتالیایی
solare
معادل ابجد
1287